در دنیای امروز، «جنگ روایتها» بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
رسانهها دیگر صرفاً ابزار انتقال اطلاعات نیستند، بلکه صحنه اصلی نبرد برای شکلدهی به افکار عمومی و ادراک جامعه جهانی هستند.
در این میان، امنیت اطلاعات و مدیریت هوشمندانه روایت ملی نقشی حیاتی در حفظ ثبات روانی جامعه و ارتقای اعتبار بینالمللی یک کشور ایفا میکنند.
یادداشت حاضر با نگاهی تحلیلی، به بررسی ابعاد گوناگون این چالش و ارائه راهکارهای عملی در حوزه رسانه میپردازد.
۱. چرا «روایت ملی» بر «روایت اول» ارجحیت دارد؟
هرچند روایت اول میتواند در کوتاهمدت ذهن مخاطب را جهتدهی کند و تأثیر هیجانی داشته باشد، اما پایدار نیست.
در شرایط بحران و جنگ، روایت اولیه دشمن اغلب با اطلاعات ناقص، هیجانی و گاه کذب منتشر میشود. اینجاست که اهمیت روایت ملی آشکار میشود.
روایت ملی، اگر بر پایههای مستحکم بنا شود، نه تنها از شکست در نبرد رسانهای جلوگیری میکند، بلکه میتواند کشور را به مرجعیت و سرخطساز روایتهای بعدی در جهان تبدیل کند:
- انسجام گفتمانی: فراتر از پراکندگی اخبار، بر یکپارچگی پیامها تأکید شود.
- مشروعیت و عقلانیت: تصمیمات بر اساس منطق و توجیه عقلانی ارائه شوند.
- حفظ کرامت ملی: با اعتمادبهنفس عمومی و حفظ عزت ملت همراه باشد.
- زبان روایت مدرن: برای مخاطب جهانی قابل فهم و متناسب با ابزارهای نوین ارتباطی باشد.
نکته کلیدی: روایت ملی نه در لحظه انفجار بحران، بلکه در طول زمان اثرگذار است.
این روایت، سرمایهای برای امنیت پایدار روانی مردم و اعتبار سیاسی کشور محسوب میشود.
۲. سه اصل بنیادین در طراحی و اجرای روایت ملی در زمان جنگ
الف) زمانبندی: در روایت ملی، تأخیر میتواند کشنده باشد، با این حال سرعت نباید فدای دقت و انسجام شود.
- راهکار: طراحی پیشروایتها. این سناریوهای رسانهای آماده، امکان پاسخدهی سریع و بموقع به موقعیتهای محتمل را حتی پیش از وقوع فراهم میآورند.
ب) نشانهگذاری معنایی: انتخاب دقیق و یکدست واژگان حیاتی است.
- مثال: استفاده از اصطلاحاتی، چون «پاسخ مشروع»، «بازدارندگی هوشمند» و «اقتدار مستقل».
این رویکرد، به انتقال پیامی حرفهای، حقوقی و قابل پذیرش در سطح بینالمللی کمک میکند.
ج) تسخیر ادراک: هدف دشمن، خارج کردن ادراک عمومی از کنترل ماست. روایت ملی باید ادراک هدفمند بسازد.
- مثال: به جای تمرکز صرف بر تلفات دشمن، باید «ناکافیبودن رادارها»، «آسیبپذیری هیبت امنیتی رژیمصهیونیستی» و «ناتوانی سامانههای پدافندی غربی» برجسته شود.
این موارد، نقاط ضعف حریف را نشانه میروند و تأثیر روانی عمیقتری دارند.
۳. خطاهای ممنوعه در رسانههای رسمی
رسانههای رسمی در شرایط بحران باید از ارتکاب برخی خطاها به شدت پرهیز کنند:
- ترجمه بدون بازخوانی انتقادی از منابع دشمن: تکرار بدون پوشش و تحلیل محتوای رسانههای صهیونیستی، به منزله تقویت روایت آنهاست.
- پراکندگی خبری در کانالهای وابسته به نهادهای رسمی: تمامی رسانههای دولتی باید تحت یک ستاد مشترک اطلاعرسانی هماهنگ عمل کنند.
- افراط در هراسزدایی: وانمود کردن به اینکه «هیچ اتفاقی نیفتاده» یا «جنگی در کار نیست» به از دست رفتن اعتماد مخاطب منجر میشود. صداقت در عین حفظ آرامش ضروری است.
- انتشار تصاویر میدانی بدون پالایش امنیتی:
- راهکار: همکاری مستمر رسانه با مراجع معتبر و صاحب صلاحیت برای دریافت نسخه مجاز و تأییدشده از صحنههای عملیاتی.
۴. مدیریت «انسان رسانهها» در سطح عمومی
باید رویکردی فعال برای توانمندسازی آحاد مردم به عنوان «انسان رسانهها» اتخاذ شود:
الف) سواد رسانهای اضطراری:
پیشنهاد: طراحی بستههای آموزشی کوتاه و هوشمند در تلویزیون و شبکههای اجتماعی با موضوعاتی نظیر:
- چه چیزی را در بحران نباید پست کنیم؟
- چگونه از خانوادهمان در برابر جنگ روانی محافظت کنیم؟
ب) نقش «میانجیهای روایت»:
افراد مرجع در شبکههای اجتماعی- استادان دانشگاه، خبرنگاران شناختهشده، اینفلوئنسرها- باید آموزش ببینند که چگونه روایت ملی را به زبان ساده برای عموم مردم تکرار و تبیین کنند.
ج) سیاست هویتمحور در روایت عمومی:
- تأکید بر هویت «ما مردم ایران، مستقل، مقاوم، نه قربانی و نه مظلوم منفعل».
- مردم نباید صرفاً منفعل باشند، آنها باید بدانند که عضوی فعال از سپهر رسانهای کشور هستند و میتوانند در دفاع از روایت ملی نقشآفرینی کنند.
۵. اقدامات پیشنهادی کوتاهمدت برای ستاد اطلاعرسانی کشور
۱. راهاندازی ستاد روایت ملی بحران: این ستاد باید تحت نظارت شورای عالی امنیت ملی یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شود تا محتوا را هماهنگ و یکپارچه سازد.
۲. تأسیس سامانه «راستیآزمایی فوری»: این سامانه باید در دسترس خبرنگاران و شهروندخبرنگاران قرار گیرد تا صحت اخبار را به سرعت تأیید کنند.
۳. ایجاد شبکه توزیع محتوای چندزبانه: با تمرکز بر روایت ایران برای مخاطبان بینالمللی، به منظور مقابله با اطلاعات نادرست و تبیین مواضع ایران در سطح جهانی.
۴. صدور «دستورالعمل امنیت رسانهای»: ابلاغ این دستورالعمل به رسانهها و چهرههای شناختهشده
(سلبریتیها) برای حفظ محرمانهبودن اطلاعات حساس و جلوگیری از انتشار محتوای آسیبزا.
۵. فعالسازی دیپلماسی رسانهای: برگزاری مصاحبههای هدفمند با خبرنگاران خارجی و تولید مستندهایی که پاسخهای ایران را برای شبکههای خبری جهانی تبیین میکند.